موضوعات: "دین" یا "فلسفه دین" یا "اعتقادات" یا "مباحث کلامی" یا "ذات خداوند" یا "احکام دین" یا "حکومت دینی" یا "دین و علم" یا "مهدویت" یا "معاد(آخرت)" یا "عبادات"
اینکه خدای سبحان به ملائکه می فرماید من درروی زمین جانشین قرار دادم و… ازچه بابی ست؟ آیا صرفا اطلاع رسانی؟ به چه دلیل؟ یا معاذالله مشورت ؟ سابقه قبلی هم دارد که خداوند درمورد افعالش اینگونه باملائک سخن بگوید؟
چطور ملائک به خود اجازه ابراز عقیده و نظر دادن؟ هدف چی بوده؟ منظور ازین گفتمان چی بوده؟؟
پاسخ
سوال قطعا برای دانستن بوده و اعتراض نکرده اند.
گاه گفته مى شود: خداوند قبلاً آینده انسان را به طور اجمال براى آنها بیان فرموده بود.
در حالى که بعضى احتمال داده اند: ملائکه خودشان این مطلب را از کلمه «فِى الاَرْض»(1)؛ (در روى زمین) دریافته بودند؛ زیرا مى دانستند انسان از خاک آفریده مى شود، و ماده به خاطر محدودیتى که دارد طبعاً مرکز نزاع و تزاحم است، چه این که جهان محدود مادى نمى تواند طبع زیاده طلب انسان ها را اشباع کند. حتى اگر همه دنیا را به یک فرد بدهند باز ممکن است سیر نشود. این وضع مخصوصاً در صورتى که توام با احساس مسیولیت کافى نباشد سبب فساد و خونریزى مى شود.
بعضى دیگر از مفسران معتقدند پیشگویى فرشتگان به خاطر آن بوده که آدم، نخستین مخلوق روى زمین نبود، بلکه پیش از او نیز مخلوقات دگرى بودند که به نزاع و خونریزى پرداختند؛ پرونده سوء پیشینه آنها سبب بدگمانى فرشتگان نسبت به نسل آدم شد!
این تفسیرهاى سه گانه، چندان منافاتى با هم ندارند یعنى ممکن است همه این امور سبب توجه فرشتگان به این مطلب شده باشد، و اتفاقاً این یک واقعیت بود که آنها بیان داشتند.
لذا خداوند هم در پاسخ هرگز آن را انکار نفرمود، بلکه اشاره کرد در کنار این واقعیت، واقعیت هاى مهم ترى درباره انسان و مقام او وجود دارد که فرشتگان از آن آگاه نیستند! آنها فکر مى کردند اگر هدف، عبودیت و بندگى است که ما مصداق کامل آن هستیم، همواره غرق در عبادتیم و از همه کس سزاوارتر به خلافت! بى خبر از این که عبادت آنها با توجه به این که شهوت و غضب و خواست هاى گوناگون در وجودشان راه ندارد با عبادت و بندگى این انسان که امیال و شهوات او را احاطه کرده و شیطان از هر سو او را وسوسه مى کند، تفاوت فراوانى دارد. |
اطاعت و فرمانبردارى این موجود طوفان زده کجا؟ و عبادت آن ساحل نشینان آرام و سبک بار کجا؟!
آنها چه مى دانستند از نسل این آدم، پیامبرانى همچون محمّد، ابراهیم، نوح، موسى و عیسى(علیهم السلام) و امامانى همچون ایمه اهل بیت(علیهم السلام) و بندگان صالح و شهیدان جانباز و مردان و زنانى که همه هستى خود را عاشقانه در راه خدا مى دهند قدم به عرصه وجود خواهند گذاشت، افرادى که گاه فقط یک ساعت تفکر آنها برابر با سال ها عبادت فرشتگان است.
پاسخ به شبهات:
https://telegram.me/joinchat/DqwJDUF1hiGzuFNmPxRoUQ
مدیر گروه پاسخگویی:فرزاد نجفی
سوال:
آیا واژه خدا دقیقا بر واژه الله منطبق است؟
پاسخ:
خدا همان الله نیست.
الله ترجمه ندارد. چرا که اسم ذات مطلق و بی نهایتی است که همه صفات کمالیه را به نحو مطلق و بی نهایت در بی نهایت داراست . چنین اسمی را نه بشر جعل کرده و نه بشر می تواند ترجمه کند. اسم “خدا “مجعول انسان است ولی اسم الله فقط مجعول خود الله است
این اسم فقط در ادیان الهی و به ویژه ادیان ابراهیمی وجود داشته است.برای مثال در تورات الوهیم به عبری را جنبه رحمانیت و یهوه را جنبه رحیمیت الله می دانند و نزدیک است به اسم الله. اما در ایران باستان و در دین زرتشی وجود ندارد.در تعالیم زرتشتی و ایران باستان، نوعی ثنویت مقرون به نقص از خدا تعریف می شود.
تنها در قرآن برای فهم بهتر اسم مطلقه الله، سوره اخلاص نازل شده و در آنجا احدیت خدا مساوق با یهوه و الوهیت خدا مساوق با الوهیم در نظر گرفته شده البته این عرض حقیر برای تقریب ذهن است والا قائلم به این که اصلا و ابدا تا قبل از قرآن توحید به این حد اعلا تعریف نشده و قرآن بی سابقه است در این موضوع.
تعریف توحید از معجزات قرآن است چرا که در قرآن حصر عقلی در مورد این تعریف وجود دارد در کوتاهترین عبارات مثل صمد .
کارشناس پاسخکو:دکتر عباس حاجیها
مدیر گروه پاسخگویی:فرزاد نجفی
متن شبهه:
یکی از روحانیون اهل سنت،شبهه ای پیرامون توسل مطرح کرده است: هنگامی که شما شیعیان بر سر قبر کسی می روید برای اینکه از او چیزی را بخواهید، آیا صاحب قبر به شما نزدیکتر است یا خدا؟
خداوند خودش می گوید مابه او از رگ قلبش نزدیکتریم (ق:19 )
صاحب قبرمهربان تراست یاخدا؟؟؟؟
پاسخ:
خلطی که اهل سنت و وهابیت پیرامون توسل مرتکب شده اند و در همین اشکال نیز به صورت مشهود، هویداست؛ این است که در توسل، متوسل علیه (: شخصی که به او توسل می شود) را نباید جای خدا گذاشت، بلکه باید به جای شخص توسل کننده گذاشت (بگذریم از این که هنگامی که توسل را توضیح می دهد، می گوید امام رضا (ع)، تو مشکل ما را حل کن؛ در حالی که این اشتباه است و توسل به معنای واسطه قرار دادن است نه هدف قرار دادن).
این واضح است که ما خداوند را مهربان تر، نزدیک تر، شنواتر و قادرتر از امام رضا (ع) می دانیم؛ اما مسئله اصلاً در این جا نیست؛ بلکه اشتباه اهل سنت در آن است که شما، امام رضا (ع) را با خدا قیاس می کنید در حالی که باید امام را با خودِ توسل کننده قیاس کرد.
پس ما این طور سوالات را طرح می کنیم: ? آیا مایی که توسل می کنیم، بهتر دعا می کنیم یا امام رضا (ع) که طبق (احزاب: 33) معصوم است؟ ما بهتر از خدا می توانیم بخواهیم یا امام؟ ما تنها از خدا بخواهیم بهتر است یا ما به همراه امامان؟ اگر ما تنها از خدا بخواهیم بهتر است یا به همراه حجت خداوند؟
پاسخ به پرسش های فوق واضح است. اما او نمی داند که وقتی ما به امام رضا (ع) می گوییم تو واسطه قرار بگیر؛ هیچ ارتباطی به برتری خداوند نسبت به خلقش ندارد، بلکه به برتری آنان، مانند امام رضا (ع) بر خودمان اقرار داریم و برای همین به آنان می گوییم که برای ما از خدا بخواهند و البته در کنار آنان نیز خود ما هم خواهانیم و دعا می کنیم.
بنده از ایشان سوالی دارم: آقای مولوی سنی! اگر پیامبر خدا زنده بود، و تو گناهی در پیشگاه خدا داشتی، وقتی خودت تنها از خدا طلب آمرزش می کردی، اطمینان بیشتری بر آمرزش گناه داشتی؛ یا هنگامی که خودت به همراه پیامبر خدا، طلب آمرزش می کردید؟
?باز هم پاسخ روشن است؛ و طبق نص قرآن، اهل بیت زنده اند (آل عمران: 169) و نیز از هر گونه پلیدی و زشتی نیز به دورند(احزاب:33 )
?پاسخ به شبهات?
https://telegram.me/joinchat/DqwJDUF1hiGzuFNmPxRoUQ
مدیر گروه پاسخگویی:فرزاد نجفی
سوال:
چرادر زمان شاه با وجود این که گناه علنی بوده و مردم مشروب می خوردن باز هم نعمت زیاد بود برف باران زیاد یود؟
پاسخ:
علت تامه عدم نزول باران فقط فساد نیست.
علت های گوناگونی ممکنه داشته باشه.
اما باید توجه داشته باشیم که این مال قبل از انقلاب نیست که بخواهیم انقلاب رو سدی برای نزول باران بدونیم.
بلکه چند سالیه که این شکلی شده و کل زمین با مشکل تغییر وضعیت آب و هوایی مواجه هست.
معمولا نگاه ما به غرب هم روی کشورهای اروپایی هست.
طبیعتا منطقه اروپا معتدله،و مثل ایران در منطقه گرم و خشک و یا نیمه خشک قرار نداره.
تازه معادلات آب و هوایی اونجا هم تا حدودی به هم ریخته.
مثلا بیش از حد برف و بارون میاد. که این نه تنها نعمت محسوب نمیشه بلکه موجب خسارت هم میشه.
الان هم ثابت شده که با بارور کردن ابرها میشه بارندگی رو به دست آورد.
نمیخوام بگم علت کمبود بارش در ایران دستکاری ابرها توسط دشمن هست. ولی میشه به عنوان یه احتمال پذیرفت و بگیم امکان این کار هم هست.
اینها دلیل نمیشه که ما بخواهیم بگیم اصلا فساد نیست.
اتفاقا هست ولی حرف ما اینه که فقط و فقط فساد باعث عدم نزول باران نمیشه که بخواهیم نتیجه بگیریم که چون نباریدن باران به دلیل فساده و در زمان قبل از انقلاب هم باران زیاد میباریده،و نتیجه بگیریم که پس الان فساد زیاده.
پس به طور قطع نمیتونیم علت واقعی عدم نزول باران رو فقط و فقط و منحصر در گناه و فساد بدونیم.
سوال:
آیا امکان دارد دنیا تحت اداره یک انسان متفکر و نابغه باشد که او تحت اداره خدا باشد یا نباشد در این صورت همه ما دربازی هستیم مثل بازی جی تی ای البته خیلی خیلی پیشرفته؟؟!!!
پاسخ:
1- ما همه چیز رو منتسب به خدا میدونیم.
یعنی سر منشا همه امور دست خداست.
بنابراین مدبر اصلی این جهان خداوند هست.
2- اما به این معنا نیست که در طول اداره خدا کسی اونو اداره نکنه.
بلکه به وسیله اسباب داره اداره میشه.
3- الان هم یه نفر در طول اداره خداوند داره جهان رو اداره میکنه و اونم حجت روی زمین هست که طبق روایات ما اگه نباشه جهان فرو میپاشه.
4- مثال ساده اش مثل پیروزی در جنگ هست که هم به فرمانده نسبت داده میشه و هم به سربازان.
مدیر گروه پاسخگویی:فرزاد نجفی
شبهه:
حجاب جهل و خرافه است !!
پاسخ:
درابتدابایدگفت:آدم های متعصب چشم بسته سخن میگویند.
برخی ها آزادی را با بی بند و باری یکی میدانند و به این هم افتخار میکنند و متوجه نیستند دارند کاری خلاف انسانیت انجام میدهند و عقاید انسانی را به سخره میگیرند.
اسلام حجاب را واجب کرده و برای وجوبش هم دلایل علمی زیادی دارد و اسلام هم حجاب رر مانع پیشرفت علمی نمیداند که ایجاد جهل کند.
امر به معروف هم به این معنی نیست که دعوت به جهل بشه بلکه به معنی نجات انسانهاست.
کسانی که محبتی نسبت به خلق تو دلشون باشه تمام تلاششون رو برای خلق میکنند.
مثلا کسیکه تو آب غرق میشه نباید نجاتش بدیم و بگیم این کار ما دعوت جهل هست؟؟
درحالیکه همه ی تلاشمون رو میکنیم برای نجات جون انسانهایی که تو خطر مرگ هستن شاید خودمون هم آسیب ببینیم
امر به معروف و نهی از منکر هم مثل نجات انسان هاست البته این نجات هم دنیوی هست هم اخروی
ازطرفی تمامی کسانیکه تصویرشون به عنوان شحصیت های علمی معرفی شدن هم ظاهرشون هزار قلم آرایش نداره
ولی خواسته ی خیلی ها پس از بی حجابی، بی بندوباری هست و ما در حال حاضر میبینیم همچین نمونه هایی……
مدیر گروه پاسخگویی:فرزاد نجفی
سوال:
شک در دین، خوب است یا منطقی است؟؟
آیا هر شکی که در زندگی انسان صورت بگیرد، مذموم است؟ و یا تمایزی میان آنها وجود دارد؟
پاسخ:
نخست باید بدانیم، آن چیزی که در پارسی شک می دانیم، در روایات اهل بیت (ع) دارای اقسامی است.
در نخستین تقسیم بندی می توانیم بگوییم که دو نوع شک، ابتدای کار در آیات قرآن و روایات اهل بیت (ع) دیده می شود.
شکی که مذمت شده است و برای انسان، همانند مهلکه و پرتگاهی به سوی تباهی می ماند و در مقابل، شکی که بسیار سودمند و باعث تقویت بنیه اعتقادی انسان می شود.
همین تقسیم را می توانیم به منطق نیز ارجاع دهیم و منطق به ما خواهد گفت شکی که در شریعت ما مذموم است، شکی ناروا و غیر منطقی نیز خواهد بود و در برابر، شکی که باعث تقویت بنیه اعتقادی می شود، کاملاً منطقی خواهد بود؛ چرا که شریعت با منطق، همسو و همگام است.
متأسفانه اخیراً بی دینان و ملحدان برای بی اعتقاد کردن مردم و رسیدن به اهداف خویش، شک کردن را در میان توده مردم ترویج می کنند. باید ببینیم این شک منطقی است یا خیر؟
این شک، همان شک مذموم است. چون آیا شکِ پس از یقین، منطقی است؟ قبل از یقین نه تنها منطقی است، بلکه از اساس منطق نیز هست. اما پس از آن که انسان به چیزی یقین کرد، دیگر شک معنا نخواهد داشت و این همان است که در فارسی گفته می شود: «دودلی».
?این شک به قدری مذمت شده است که انسان را به تمام تباهی ها و خودکشی ها خواهد کشاند؛ حتی برخی در اصل وجود و بودن شک می کنند که از کجا معلوم که چیزی هست؟ یا از کجا معلوم که این چیزی که می نماید، همان چیزی است که حقیقت آن است؟! و مانند آن.
پس معیار اصلی این است که اگر انسان ابتدا هنوز یقین نکرده و صدها شک و احتمالات مختلف به ذهن خود راه دهد، نه تنها هیچ اشکالی ندارد، بلکه باعث می شود در پیدا کردن راه، استوارتر و موثرتر باشد، اما هنگامی که یقین صورت گرفت، دیگر شک معنا ندارد، زیرا شخص برای رسیدن به این یقین، تمام این راه ها را رفته. |
در نتیجه پس از یقین، نباید شک کند مگر این که دودلی هایی باشد که شیطان برای او به ارمغان می آورد. مانند این که انسان ابتدا یقین کند که نیکی به پدر و مادر، خوب است؛ سپس به قدری تردید در دل خود ایجاد کند تا در همین مفهوم هم شک کند.
?روایاتی که پیرامون مذمت شک آمده ، همان شکِ پس از یقین است. مانند این روایت از امام عصر (عج):? هرگز شک به خود راه مده؛ زیرا شیطان دوست دارد که تو شک کنی. (کافی: ج1: 518)
دقت شود که امام نمی فرماید که شک نکن، بلکه می گوید شک به خود راه مده. و این از تعابیر دقیق عربی است؛ نیز در همین روایت، صریحاً شک کنندگان را شیطان نام نهاده که بی دینان و ملحدان نیز، شیاطین انسی خواهند بود.
پس اگر شک در راستای به دست آوردن عقیده صحیح باشد که کسی با آن مخالف نیست و اساسا این یک راه صحیح و منطقی است. در تایید همین مطلب نیز شعر معروفی است که در حوزه های علمیه هم شناخته شده است:
?کفر و ایمان قرین یکدگرند. . . هر که را کفر نیست ایمان نیست.
?این بیت کنایه از این است که انسان ابتدا باید به همه چیز شک کند تا با تحقیق بتواند به همه آنها برسد و یقینیِ آنان را به دست آورد. اما پس از به دست آوردن یقین، شیطان انسان را رها نمی گذارد و مرتب او را وسوسه می کند.
در ضمن، کلام عرب بسیار دقیق است، عرب فرق می گذارد میان شک، ریب، تردید و …؛ از این رو به طور اختصار به آنان اشاره می کنیم.
تردید: ریشه اصلی واژه «تردید»، «ردد» است که به معنای برگرداندن چیزی پس از دریافت کردن میآید. البته تردید چون به باب تفعیل رفته معنای زیادتری را افاده میکند؛ یعنی آنکه این برگرداندن چندین بار تکرار شده است؛ شاید به همین جهت به شخص متحیر و سرگردان مردّد میگویند؛ گویا ذهن این شخص چیزی را برمیگرداند، پس از آنکه آنرا دریافت کرده است؛ یعنی ذهن او در حال رفت و برگشت بین دو طرف احتمال (پذیرش و عدم پذیرش) است.
«شک» از ریشه «شکک» به معنای داخل نمودن چیزی در چیزی است. عرب در ابتدا آنجا که نیزه را بر بدن دیگری وارد میکردند، میگفتند: «شککته بالرمح». شک را به این جهت شک مینامند که برای شخص شاک دو چیز در محل واحدی (ذهن و نفس او) وارد شدند و او به هیچکدام یقین ندارد. (ابن فارس)
کلمه «ریب» را برخی از اهل لغت به معنای شک و خوف میدانند، ولی برخی دیگر آنرا اخص از شک میدانند؛ یعنی ریب را شکی میدانند که همراه تهمت باشد. برخی از محققین ریب را به معنای اضطراب و تلاطم میدانند. (الوافی)
به طور جمع بندی و خلاصه می توان چنین نتیجه گرفت: آن چه که در منطق خوب است که انسان داشته باشد، تردید است نه شک. چراکه شک مطلق است، ریب نیز پس از یقین است؛ ولی تردید برای کشف حقیقت و وصول به اطمینان است.
مدیر گروه پاسخگویی:فرزاد نجفی
سوال:
«آیا شمایل و تماثیلی که از اهل بیت، موجود است؛ واقعیت دارند؟»
پاسخ:
نخست باید بدانیم که به این تصاویر، شمایل و تماثیل گفته می شود، و کسی نباید معتقد باشد که این تصاویر، همان چهره حضرات می باشد.
نکته ای که بسیار حائز اهمیت است، این است که دو قضیه باید با هم تفکیک شود، یکی نیت انسان هاست و دیگری عمل آنان.
اگر نیت انسانی، در علاقه و ترویج به این تصاویر، صرفاً یادبودی از اهل بیت (ع) است، بسیار فرق دارد با کسی که هدفش توهین به اهل بیت (ع) با انتشار همین تصاویر می باشد.
برخی افراد فقط به این نکته می پردازند که توطئه ای پشت این عکس ها موجود است و بسیاری از آنان، توهین هایی به امام معصوم دارد و یا توسط اقلیت های دینی، مذهبی کشیده می شود؛ اگر هر کدام از این مسائل در جای خودش اثبات شود، ما منکر هیچ کدام از این مسائل نمی شویم، اما باید توجه داشت که نیت عموم مردم - که چنین عکس هایی در خانه ها و حسینیه ها نصب می کنند - را نادیده نگیریم.
برخی نقاشان، تنها به این نیت می کشیدند که مردم با دیدن این تصاویر به یاد اهل بیت بیفتند؛ یا در زمانه ما، هر جا چنین تصاویری دیده شود، انسان پی به حسینیه، امام زاده و یا چیزی شبیه به آن می برد.
پس یادآور می شویم که کسی ادعا نمی کند که این تصاویر، دقیقاً چهره اهل بیت است، بلکه همان طور که از نامش پیداست، شمایلی از حضرات است و این خود بدین معناست که تنها حالتی از حالات امام را بیان می دارد؛ البته ممکن است برخی نقاشی هایی از اهل بیت (ع) باشد، مانند برخی از آنها که در موزه ها نگه داری می شود؛ اما همان ها نیز، انتسابش به اهل بیت (ع) - با وجود محدودیت هایی که در آن زمان بوده - بسیار مشکل، بلکه تقریبا محال است.
?برای اطلاع از فتوای مراجع به لینک زیر رجوع فرمایید: ?
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa694
?نتیجه فتوای تمامی مراجع?:
✍️ اگر کسی بدون اعتقاد به این که این تصاویر، چهره اهل بیت (ع) است و بدون توهین به حضرات، آنان را نصب و نگه داری کند، مانعی ندارد و اگر اشکال یا توهین و یا هر توطئه ای پشت آن کشف شد، بر کسانی که از این توطئه ها خبر دارند و یا معتقد به واقعیت چهره حضرات در این تصاویر می باشند و یا به قصد توهین نصب می کنند، یقیناً حرام خواهد بود.
✌️در آخر می توان گفت که علت اصلی رواج چنین تصاویری در میان مردم، علاقه شیعیان به اهل بیت (ع) و به یاد آن بزرگواران افتادن هست، چراکه مردم عادی نیز کاری به صحت انتساب تصاویر به حضرات معصومین ندارند.
??پاسخ به شبهات?
https://telegram.me/joinchat/DqwJDUF1hiGzuFNmPxRoUQ
مدیر گروه پاسخگویی:فرزاد نجفی
سوال:
از آنجایی که استفاده ابزاری از زن برای تبلیغ جایز نیست پس چرا خدا برای تبلبغ بهشت از زن (حوری) استفاده کرده؟
پاسخ:
1- ما معتقد به معاد جسمانی هستیم و این که انسان در قیامت با جسم و روح حاضر می شود و طبعا باید در هر دو جنبه غرق مواهب و برکات الهی گردد.اساسا جسم و روح دو همزاد به هم پیوسته هستند؛ همان گونه که در این جهان جدا از یکدیگر نمی توانستند به تکامل برسند در آن جهان نیز برای بهره گیری از مواهب الهی جدای از یکدیگر نمی توانند باشند.
نعمت های جسمانی بهشت مانند نعمت های معنوی آن بسیار متنوع و گسترده و جالب است و قرآن روی آن بسیار تاکید کرده است تا از این طریق توجه همه انسان ها را به اعمال و صفات و فضایلی که سرچشمه این مواهب است جلب کند زیرا نوع بشر بیش از آنکه به نعمت های روحانی بیندیشند توجه به مواهب جسمانی دارند.
?پیام قران،ج6 ص175
2- نعمت های بهشتی اختصاص به نعمت های جسمانی ندارد بلکه قران از یک سری نعمت های روحانی نیز برای بهشتیان سخنان می گوید از جمله:
?احترام مخصوص ( زمر73)
?محیطی سرشار از صلح و صفا ( 137انعام-47 حجر)
?امنیت و زوال خوف ( دخان 51)
?دوستان موافق و رفیقان با وفا ( 69؛70 نسائ)
?نشاط فوق العاده درونی ( 24 مطففین)
?احساس خشنودی خداوند( 15 ال عمران)
?نظر خدا به انها ( قیامت 22-23)
?انچه بخواهند به انها داده می شوند( 22 شوری)
3- حوریان بهشتی اختصاص به مردان ندارد بلکه زنان نیز می توانند از آن بهره مند شوند.
واژه حور بر مذکر ومونث هر دو اطلاق می شود و مفهوم گسترده ای دارد که همه همسران بهشتی را شامل می شود، همسران زن برای مردان با ایمان و همسران مرد برای زنان مومن
?پیام قرآن،ج6 ص202
امیر مومنان فرمود:
“در بهشت بازاری است که درآن خرید و فروش نیست، تنها در آن جا تصویر مردان و زنان وجود دارد، هرکس که تمایلی به آنان پیدا کند از همان جا بر او وارد می شود”
?بحار الانوار،ج8 ص148
4- استفاده ابزاری از زن به این است که زن وسیله شود برای دست یابی به کالای پست و بی ارزش؛ مثلا امروز برای تبلیغ انواع کالاها از زنان استفاده می شود تا آنان با چهره و اندام زیبایشان مشتریان را جذب کنند و یا برای فروش اجناس گوناگون، فروشنده زن درخواست می شود تا مشتریان جذب زیبایی زن شده و اجناس به واسطه زنان فروخته شود.
?این می شود نگاه ابزاری به زن و اسلام با این عمل مخالف است زیرا شان و مقام زن بیش از این ها است که بازیچه دست افراد گوناگون واقع شود تا یکسری افراد به سود بیشتر دست پیدا کنند.
اسلام به زن مقام و ارزشی بس والا داده است تا آنجایی که امام صادق فرمود:
«یک زن صالحه از هزار مرد ناصالح ارزش و مقامش بیشتر است»
?وسائل الشیعه ج20 ص172
مساله وعده دادن خداوند به حوریان بهشتی با نگاه ابزاری به زن از سه جهت دارای تفاوت است؛
1- حوریان بهشتی هدف هستند اما در نگاه ابزاری به زن، بانوان هدف نیستند بلکه هدف فروش جنس و کالا است و زن ابزار واقع می شود برای فروش جنس و کالا و این قبیح و زشت است .
اما در نگاه دینی حوریان بهشتی خودشان هدف هستند؛ زیرا جزو نعمات بهشتی محسوب می شوند واگر خداوند از انان به عنوان نعمات بهشتی وعده داده است فلسفه روشنی دارد که در نکته اول به آن اشاره شد. بنابراین مقایسه این دو با یکدیگر صحیح نیست .
2- در نگاه ابزاری به زن ،زن وسیله واقع می شود برای دست یابی به یک جنس پست و بی ارزش که شان زن بسیار برتر از آن می باشد اما در وعده های الهی خداوند به حوریان ،هدف نعمات بی نظیر بهشتی است که همانند انان هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده است .
3- غرض خداوند از وعده دادن به نعمات بهشتی و حوریان توجه دادن مردم به صفات و افعال شایسته ای است که نتیجه آن بهره مندی از نعمات بهشتی است و این سبب تربیت و سازندگی خود مردم است اما چنین مطلبی در نگاه ابزاری به زن وجود ندارد.
?بنابراین مقایسه این دو با یکدیگر صحیح نمی باشد.
این که فردی برای رسیدن به حوریان و همسران بهشتی و سایر نعمات بهشت خدا را پرستش کند اگر چه عملش مقبول و مشروع است اما در روایات این نوع عبادت کردن ،عبادت کامل وبرتر شمرده نشده است.
حضرت علی فرمود:
«گروهی خدا را از روی رغبت ومیل به نعمت های بهشت پرستش کردند این عبادت تاجران است وعده ای اورا از روی ترس پرستیدند واین عبادت بردگان است وجمعی دیگر خدارا برای شکر نعمت ها « واین که شایسته عبادت است»پرستیدند این عبادت آزادگان است»
?نهج البلاغه،حکمت 237
شبهه:
?«پیرامون خرافات دنیای مجازی چه می دانیم؟»
ختم شش میلیون صلوات تقدیم به شیرخوار امام حسین… سهم شما شش صلوات؛ تا پیام را دیدی هشت بار بگو یا ابوالفضل و برای هشت نفر بفرست….
و مثال های فراوان دیگر .
پاسخ:
شایعات مجازی ختم صلوات و غیره به نقل از پیامبر و امامان
1- نخست باید گفت که طبق مبانی روایی اهل بیت (ع)، هر کاری که انسان برای رضای خدا انجام دهد و در اصل کار، چیزی که مخالف با دین و یا جزئی از دین نباشد، آن کار نیکو و پسندیده است و انجام دهنده آن اجر می برد.
نیز کسی که سنت پسندیده ای را به جای بگذارد، هر کس تا قیامت به آن سنت عمل کند، برای سنت گذار نیز نوشته می شود، مثلا سازنده مسجدی، دارای ثواب فراوان است و هر کسی که در آن نماز بخواند، برای سازنده مسجد نیز نوشته می شود.
2- اما باید دقت کرد که احکام و فروع دین با پیامبر اکرم (ص) کامل شد و با بیان اهل بیت (ع) تبیین شد و ما حق نداریم که از خود چیزی بر آنها بیفزاییم، چراکه به این کار «بدعت» و «تشریع» گفته می شود که از گناهان کبیره است.
پس هر آنچه که مومنین در راستای ترویج فرهنگ والای اسلامی و شیعی انجام می دهند، باید در چهارچوب احکام شریعت باشد، و گرنه باطل است و ترویج کننده آن نیز، گناه کار محسوب می گردد.
3- از خرافاتی که در فضای مجازی، اخیراً شایع شده، پیام هایی است که مثال های بالا بیان شد، البته این توضیح نیز لازم است که مثال اول، خرافه ای ندارد بلکه تنها برای ترغیب جماعت مومنین، به زیادی ذکر و ترویج اذکار و اوراد هستند؛ اما گاهی دیده می شود که پخش ذکر را منوط به خبر خوبی می کنند و عدم پخشش را مرتبط به حادثه شومی؛ این یقیناً دروغی بزرگ است و اعتقاد یافتن به آن، خرافه خواهد بود.
4- دیده می شود که عموماً مومنین با قصدی خیر و نیتی خالصانه، اقدام به انتشار این متون در فضای مجازی می کنند، اما باید بدانند که چیزی که مورد تایید اهل بیت (ع) نیست، برای آن نیز نمی توان ثواب و خیر تصور کرد و اساساً شیعه خالص، کسی است که در همه حال تابع اهل بیت (ع) باشد.
5- پس در نتیجه، مدیون شدن ها برای قطع زنجیره و ارسال نکردن پست؛ یا دیدن و شنیدن خبر خوب برای ترویج و خبر بد برای عدم ترویج؛ ثواب های کذایی برای ارسال پست ها و مانند آن، هیچ وجهه شرعی ندارد؛ وانگهی ممکن است که کسانی که مغرض هستند و نسبت به دین، دشمنی دارند؛ به ترویج این پیام ها در فضای مجازی دامن زنند تا هر چه بیشتر اعتقادات مردم را با اهداف شوم خود، سست کنند. چراکه وقتی انسان ساده ای، به هدف رسیدن به خبری خوب، دست به انتشار پست ها می یازد، با ندیدن خبر خوب، اعتقادش نسبت به اصل اذکاری چون صلوات و مانند آن و در نتیجه به اهل بیت (ع) ضعبف و ضعیف تر می شود. |
پس امید است که به جای ترویج چنین پیام هایی، از روایات، آیات و اذکار معتبر استفاده شود، تا بهانه ای هم دست معاندین داده نشود