موضوع: "سلطنت طلبی"
طرفداران حقوق بشری بودنِ منشور کوروش هخامنشی بخوانند !
محمّدرضا پهلوی، شاه مخلوع ایران، به سال 1967، در کتاب انقلاب سفید، استوانه کوروش را “نخستین اعلامیه حقوق بشر” نامید. او نوشت: «تاریخ امپراتوری ما، با اعلامیه کوروش آغاز شد، که به خاطر دفاعش از اصول انسانی، عدالت و آزادی، باید به عنوان یکی از عالیترین اسناد در تاریخ بشریت شناخته شود.
او همچنین کوروش را نخستین قانونگذار در مسائل “آزادی اندیشه و سایر قوانین اوّلیه” توصیف کرد.
وی، در سال 1968، نخستین کنفرانس ملل متحد پیرامون حقوق بشر در تهران را با گفتن اینکه استوانه کوروش، منادیِ اعلامیه مدرن حقوق بشر بود، آغاز کرد. استوانه یک نشانِ ایدئولوژی سیاسی شاه بود و هنوز از سوی برخی مفسرین، با وجود مخالفت برخی تاریخدانان و پژوهشگران، به عنوان اوّلین منشور حقوق بشر شناخته می شود.
نگرشهای مشابه این نگرش را، کم بیش حسن پیرنیا و هیراد ابطحی نیز دارند و سلطنت طلبان و وطن پرستان متعصب، همواره در نشر این نگرش بشر دوست از کوروش، تلاش می کنند.
در سطح بین المللی نیز، تجلیلهایی از این استوانه از سوی سازمان ملل و موزۀ بریتانیا، شده است.
چیزی که نباید فراموش شود این است که شاه مخلوع در شرایطی این بحث را مطرح کرد که ظلم و ستمهای سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی اش بر مخالفین رژیم، اعتراضاتی را به همراه داشت و او سعی کرد با بیان اینکه حقوق بشر ریشه در ایران دارد، ذهن معترضین را منحرف کند.
✅نظر تاریخدانان و پژوهشگران
تفسیر استوانه به عنوان یک “منشور حقوق بشر"، توسط برخی تاریخدانان، نادرست و مغرضانه توصیف شده است.این مسئله به عنوان یک “سوءتفاهم” رد شده است و به عنوان یک تبلیغ سیاسی که توسط رژیم پهلوی اختراع شده، توصیف گشته است.
✅تاریخدان آلمانی، ژوزف ویسِهُفِر می گوید که تجسم کردنِ کوروش به عنوان قهرمان حقوق بشر، به اندازۀ “انسانیت و روشنفکری شاه پارس” غیرواقعی است.
✅د.فِیرچیلد راگلِس و هلین سیلورمن، هدف شاه را از این ادعا، آغاز مشروع نشان دادنِ سلطنت بر ملت ایران و حکومت خودش، و مقابله با انعکاس بنیادگرایی اسلامی، از طریق روایتهای جایگزین که ریشه در تاریخ ایران باستان دارند، توصیف کردند.
✅س.ب.ف.واکر می گوید: «کاراکتر اصلی استوانه کوروش اعلامیه حقوق بشر یا آزادی مذهبی [نیست] بلکه به سادگی یک گلنوشته در سنت بابلی و هخامنشی است، که استقرار کوروش در شهر بابل و پیش از آن، غفلت نبونیدوس از پرستش مردوک را یادآوری می کند.»
✅دو پروفسور متخصص در تاریخ شرق نزدیک باستان، بیل.ت.آرنولد و پیوتر میچالوفسکی می نویسند: «عموماً، این به کتیبه های بنیادین دیگر متعلق است، این به هیچ وجه یک همکاری فرمان نیست، هیچ اعلامیه حقوق بشر غیرمعمولی را، که گاهی ادعا می شود، فراهم نمی آورد.»
✅لوید لولین جونز از دانشگاه ادینبورگ می نویسد که “هیچ چیز در متن نیست که به مفهوم حقوق بشر اشاره کند.”
✅نیل مک گریگور می نویسد: «مقایسه [استوانه کوروش] با متنهای مشابه دیگر، توسط پژوهشگران در موزۀ بریتانیا، نشان داده است که قوانین در عراق باستان، اعلامیه های قابل مقایسه ای بر کامیابی سریر [بابلی] برای دو هزاره قبل از کوروش ساخته بودند… این یکی از کارهای موزه است که با محدود کردنِ معنای چیزها و تخصیص آنها به یک بحث سیاسی، مخالفت کند.» او اخطار می کند که در حالی استوانه “آشکارا به تاریخ ایران پیوند زده می شود"، که آن “در هیچ مفهوم حقیقی، یک سند ایرانی نیست. آن بخشی از تاریخ بسیار بزرگتر شرق نزدیکِ باستان، پادشاهی بین النهرین و پراکندگی یهود، است.”
✅و.ج.تالبوت، فیلسوف آمریکایی، هر چند پیرامون کوروش، می گوید: «گویا، کهنترین طرفدار تحمل مذهبی است» در عین حال اظهار می کند: «ایده هایی که منجر به گسترش حقوق بشر می شوند، محدود به یک سنت فرهنگی نیستند.»
?منابع :
[1] محمد رضا پهلوی، انقلاب سفید(1967)، صفحه 9.
[2] همان.
[3] Ansari, Ali (2007). Modern Iran: The Pahlavis and After. Harlow: Longman. ISBN 1-4058-4084-6. , pp. 218–19.
[4] Daniel, Elton L. (2000). The History of Iran. Westport, CT: Greenwood Publishing Group. ISBN 0-313-30731-8. p. 39.
[5] Briant, Pierre (2006). From Cyrus to Alexander: A History of the Persian Empire. Winona Lake, IN: Eisenbraun. ISBN 978-1-57506-120-7. p. 43.
[6] Llewellyn-Jones, Lloyd (2009). “The First Persian Empire 550–330BC". In Harrison, Thomas. The Great Empires of the Ancient World. Getty Publications. p. 104. ISBN 978-0-89236-987-4. p. 104.
[7] Curtis, John; Tallis, Nigel; André-Salvini, Béatrice (2005). Forgotten Empire: The World of Ancient Persia. Berkeley: University of California Press. ISBN 0-520-24731-0. p. 59.
[8] Mitchell, T.C. (1988). Biblical Archaeology: Documents from the British Museum. London: Cambridge University Press. ISBN 0-521-36867-7. p. 83.
[9] Kuhrt, Amélie (1983). “The Cyrus Cylinder and Achaemenid imperial policy". Journal for the Study of the Old Testament (Sheffield: University of Sheffield. Dept. of Biblical Studies) 25. ISSN 1476-6728. pp. 83–97.
[10] Josef Wiesehöfer.
[11] Wiesehöfer, Josef (1999). “Kyros, der Schah und 2500 Jahre Menschenrechte. Historische Mythenbildung zur Zeit der Pahlavi-Dynastie". In Conermann, Stephan. Mythen, Geschichte(n), Identitäten. Der Kampf um die Vergangenheit (in German). Schenefeld/Hamburg: EB-Verlag. ISBN 3-930826-52-6. pp. 55–68.
[12] D. Fairchild Ruggles.
[13] Helaine Silverman.
[14] Silverman, Helaine; Ruggles, D. Fairchild (2008). Cultural Heritage and Human Rights. Springer. p. 11.
[15] C.B.F. Walker.
[16] Walker, C.B.F. (1972). “A recently identified fragment of the Cyrus Cylinder". Iran : journal of the British Institute of Persian Studies (10). ISSN 0578-6967. pp. 158–159.
[17] Bill T. Arnold.
[18] Piotr Michalowski.
[19] Arnold, Bill T.; Michalowski, Piotr (2006). “Achaemenid Period Historical Texts Concerning Mesopotamia". In Chavelas, Mark W. The Ancient Near East: Historical Sources in Translation. London: Blackwell. ISBN 0-631-23581-7. pp. 426–430.
[20] Lloyd Llewellyn-Jones.
[21] Edinburgh.
[22] Llewellyn-Jones, Lloyd (2009). “The First Persian Empire 550–330BC". In Harrison, Thomas. The Great Empires of the Ancient World. Getty Publications. p. 104. ISBN 978-0-89236-987-4. p. 104.
[23] Neil MacGregor.
[24] http://www.livius.org/a/1/inscriptions/cyrus.pdf
[25] همان.
[26] Talbott, W.J. Which Rights Should be Universal? Oxford University Press US, 2005. ISBN 978-0-19-517347-5. p. 40.
گروه پاسخ به شبهات:
https://telegram.me/joinchat/DqwJDUF1hiGzuFNmPxRoUQ
مدیر گروه پاسخگویی:فرزاد نجفی
سوال:
شک در دین، خوب است یا منطقی است؟؟
آیا هر شکی که در زندگی انسان صورت بگیرد، مذموم است؟ و یا تمایزی میان آنها وجود دارد؟
پاسخ:
نخست باید بدانیم، آن چیزی که در پارسی شک می دانیم، در روایات اهل بیت (ع) دارای اقسامی است.
در نخستین تقسیم بندی می توانیم بگوییم که دو نوع شک، ابتدای کار در آیات قرآن و روایات اهل بیت (ع) دیده می شود.
شکی که مذمت شده است و برای انسان، همانند مهلکه و پرتگاهی به سوی تباهی می ماند و در مقابل، شکی که بسیار سودمند و باعث تقویت بنیه اعتقادی انسان می شود.
همین تقسیم را می توانیم به منطق نیز ارجاع دهیم و منطق به ما خواهد گفت شکی که در شریعت ما مذموم است، شکی ناروا و غیر منطقی نیز خواهد بود و در برابر، شکی که باعث تقویت بنیه اعتقادی می شود، کاملاً منطقی خواهد بود؛ چرا که شریعت با منطق، همسو و همگام است.
متأسفانه اخیراً بی دینان و ملحدان برای بی اعتقاد کردن مردم و رسیدن به اهداف خویش، شک کردن را در میان توده مردم ترویج می کنند. باید ببینیم این شک منطقی است یا خیر؟
این شک، همان شک مذموم است. چون آیا شکِ پس از یقین، منطقی است؟ قبل از یقین نه تنها منطقی است، بلکه از اساس منطق نیز هست. اما پس از آن که انسان به چیزی یقین کرد، دیگر شک معنا نخواهد داشت و این همان است که در فارسی گفته می شود: «دودلی».
?این شک به قدری مذمت شده است که انسان را به تمام تباهی ها و خودکشی ها خواهد کشاند؛ حتی برخی در اصل وجود و بودن شک می کنند که از کجا معلوم که چیزی هست؟ یا از کجا معلوم که این چیزی که می نماید، همان چیزی است که حقیقت آن است؟! و مانند آن.
پس معیار اصلی این است که اگر انسان ابتدا هنوز یقین نکرده و صدها شک و احتمالات مختلف به ذهن خود راه دهد، نه تنها هیچ اشکالی ندارد، بلکه باعث می شود در پیدا کردن راه، استوارتر و موثرتر باشد، اما هنگامی که یقین صورت گرفت، دیگر شک معنا ندارد، زیرا شخص برای رسیدن به این یقین، تمام این راه ها را رفته. |
در نتیجه پس از یقین، نباید شک کند مگر این که دودلی هایی باشد که شیطان برای او به ارمغان می آورد. مانند این که انسان ابتدا یقین کند که نیکی به پدر و مادر، خوب است؛ سپس به قدری تردید در دل خود ایجاد کند تا در همین مفهوم هم شک کند.
?روایاتی که پیرامون مذمت شک آمده ، همان شکِ پس از یقین است. مانند این روایت از امام عصر (عج):? هرگز شک به خود راه مده؛ زیرا شیطان دوست دارد که تو شک کنی. (کافی: ج1: 518)
دقت شود که امام نمی فرماید که شک نکن، بلکه می گوید شک به خود راه مده. و این از تعابیر دقیق عربی است؛ نیز در همین روایت، صریحاً شک کنندگان را شیطان نام نهاده که بی دینان و ملحدان نیز، شیاطین انسی خواهند بود.
پس اگر شک در راستای به دست آوردن عقیده صحیح باشد که کسی با آن مخالف نیست و اساسا این یک راه صحیح و منطقی است. در تایید همین مطلب نیز شعر معروفی است که در حوزه های علمیه هم شناخته شده است:
?کفر و ایمان قرین یکدگرند. . . هر که را کفر نیست ایمان نیست.
?این بیت کنایه از این است که انسان ابتدا باید به همه چیز شک کند تا با تحقیق بتواند به همه آنها برسد و یقینیِ آنان را به دست آورد. اما پس از به دست آوردن یقین، شیطان انسان را رها نمی گذارد و مرتب او را وسوسه می کند.
در ضمن، کلام عرب بسیار دقیق است، عرب فرق می گذارد میان شک، ریب، تردید و …؛ از این رو به طور اختصار به آنان اشاره می کنیم.
تردید: ریشه اصلی واژه «تردید»، «ردد» است که به معنای برگرداندن چیزی پس از دریافت کردن میآید. البته تردید چون به باب تفعیل رفته معنای زیادتری را افاده میکند؛ یعنی آنکه این برگرداندن چندین بار تکرار شده است؛ شاید به همین جهت به شخص متحیر و سرگردان مردّد میگویند؛ گویا ذهن این شخص چیزی را برمیگرداند، پس از آنکه آنرا دریافت کرده است؛ یعنی ذهن او در حال رفت و برگشت بین دو طرف احتمال (پذیرش و عدم پذیرش) است.
«شک» از ریشه «شکک» به معنای داخل نمودن چیزی در چیزی است. عرب در ابتدا آنجا که نیزه را بر بدن دیگری وارد میکردند، میگفتند: «شککته بالرمح». شک را به این جهت شک مینامند که برای شخص شاک دو چیز در محل واحدی (ذهن و نفس او) وارد شدند و او به هیچکدام یقین ندارد. (ابن فارس)
کلمه «ریب» را برخی از اهل لغت به معنای شک و خوف میدانند، ولی برخی دیگر آنرا اخص از شک میدانند؛ یعنی ریب را شکی میدانند که همراه تهمت باشد. برخی از محققین ریب را به معنای اضطراب و تلاطم میدانند. (الوافی)
به طور جمع بندی و خلاصه می توان چنین نتیجه گرفت: آن چه که در منطق خوب است که انسان داشته باشد، تردید است نه شک. چراکه شک مطلق است، ریب نیز پس از یقین است؛ ولی تردید برای کشف حقیقت و وصول به اطمینان است.
مدیر گروه پاسخگویی:فرزاد نجفی
شایعه:
“شاهنشاه آریامهر/اصالت شهرستان آلاشت مازندران/ دکترای حقوق فرانسه/ دکترای جامعه شناسی /زبان انگلیسی هاروارد/ خلبان بویینگ 747 /خلبان فانتوم اف 14 /خلبان شکاری اف 16/خلبان افتخاری تیم فرشتگان آبی با گروه جت آمریکایی برای اولین بار/ سهام دار شرکت هواپیمایی اف 14 که باعث خشم جیمی کارتر و کنگره آمریکا شد و اولین دلیل سقوط شاه/ 70 درصد سهام دار شرکت بنز کروپ آلمان/ سهام دار شرکت هوایی شارل دوگل فرانسه/ سهام دار آمریکن اینترسرویس /سهام دار شرکت رویال کلن/ سهام دار شرکت بلر آمریکا که بعدها تلویزیون شهاب شد/ اولین شاه ایران که شاه 60 کشور پشت سرش راه رفتند/ بنیان گذار جشنهای 2500 ساله که نشان تمدن ایران بود / بزرگترین دارنده هلی کوپتر کبری بعد از آمریکا/ بزرگترین سهام دار تانک مرکوری انگلستان/ دارای ارتش زمینی هوایی دریایی 5 دنیا/ ژاندارم خاورمیانه و خاور دور. هیچ کشور عربی حق فروش 1 لیتر نفت بدون اجازه شاهنشاه نداشته ایران دریا دار خلیج پارس و تنگه هرمز بوده/ پیروز جنگ 6 ساعته با عراق و گرفتن 6 کیلومتر مربع از حسن البک پدر زن صدام/ رییس اوپک به همراه امریکا/ دارنده بزرگترین ورزشگاه به نام آریا مهر در جهان بدستور شه بانو فرح دیبا/ اولین دعوت شده به همراه ملکه به پارک دیزنی لند آمریکا / تاسیس ذوب آهن اصفهان که قطب اقتصاد ایران و خاورمیانه شد/ تاسیس تراکتور سازی تبریز با 10000 کارمند/ تاسیس شرکت ایران ناسیونال / تاسیس ورزشگاه بزرگ آریامهر به دست فرانسوی ها که مورد انتقاد شدید شه بانو قرار گرفت واز شرکت فرانسوی غرامت گرفته شد/ بورسیه تحصیلی به 24000 هزار دانشجو در آمریکا که همین دکتر چمران خائن با بورسیه پهلوی به آمریکا رفت و زن و بچه آمریکایی داشت/ وام دهنده به بزرگترین مراکز دنیا ارقام واقعی هستند/درسال 52 وامهای سنگین: 70 ملیون دلار صندق جهانی پول، 284 ملیون دلار کشور فرانسه، 200 ملیون دلار سازمان جهانی نفت اوپک/دوران پهلوی چنان اقتداری بود که دکتر علی خلعتبری کاندیدای ریاست سازمان انرژی هسته ای بر عهده گرفت و آمریکا قول ساخت 30 نیروگاه هسته ای به ایران داد/اقامت برای ایرانیان در 72 کشور جهان بدون ویزا/احترام نظامی بعد از دیدن عکس اعلا حضرت بروی پاسپورت در 60 کشور جهان/قطع رابطه به شوروی تزاری به دلیل خیانت به ایران/ وقتهای ملاقات برای کشورهای عربی زیر 4 ماه نبوده “
پاسخ شایعه:
1. محمدرضا پهلوی دانشگاه نرفت و دکترا نداشت! او به امر پدرش و به صورت سفارشی از ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۷ به دانشکده افسری رفت! دکتراهای اعطایی به او افتخاری بود و جنبه سیاسی داشت!
2. شاه هیچ دوره رسمی خلبانی طی نکرد! ماجراجویی او سبب شد پرواز با چند هواپیمای مدل قدیمی را بیاموزد. تصاویر و ادعاهای خلبانی شاه با هواپیماهای مدرن، مربوط به پروازهای تشریفاتی او به عنوان خلبان افتخاری و در کنار خلبانان اصلی آن هواپیماها است!
3. اف۱۴ محصولی استراتژیک بود و آمریکا آن را به ایران نفروخت! چند سال بعد که شرکت گرومن سازنده اف ۱۴ در شرف ورشكستگی بود، شاه با پرداخت ۲ میلیارد دلار بیش از ۸۰ فروند سفارش داد که ۷۹ فروند از آنها به ایران تحویل داده شد.
4. تنها ۲۵ درصد سهام کروپ آلمان متعلق به ایران بود، نه ۷۵ درصد! نویسنده توضیح نداده که دزدی بزرگ “خرید سهام خارجی با سرمایه ملی و برای منافع شخصی"، چگونه برای شاه افتخار ایجاد می کند؟!
5. جشنهای ۲۵۰۰ ساله از نظر تاریخی جایگاه مورد ادعای پهلوی را نداشت و همزمان با مشکلات اقتصادی شدید مردم، ۱۵۰ میلیون دلار هزینه شد! این نمایش پرهزینه تبلیغاتی، تفریحی برای سران کشورها بود، نه افتخاری برای شاه و ایران!
6. ارتش شاه حتی خود او را حفظ نکرد! منافع آمریکا، توهم ژاندارمی منطقه و جنون قدرت، دلایل شاه برای تجهیز ارتش، با سرمایه ملت بود!
7. فروش نفت سایر کشورها ارتباطی با شاه نداشت! مناقشات مرزی با عراق مدتها ادامه یافت و عراق تنها ادعای ورود ۳ مایلی ایران به خاکش را کرد! پدر زن صدام هم “خیرالله تلفاح” بود نه حسن البکر!
8. آمریکا عضو اوپک نیست و ریاست اوپك بر اساس حروف الفباست که در سال ۲۰۱۱ مجددا به ایران رسید! آزادی، مدرن ترین ورزشگاه جهان نبود! طرح و ساخت آن با عبدالعزیز فرمانفرمائیان بود نه فرانسویها!
9. از بدیهی ترین وظایف هر حکومتی ساخت و توسعه زیرساختهای کشور است؛ ذوب آهن اصفهان قطب اقتصادی ایران و خاورمیانه نبود! تراکتورسازی ایران سهامی خاص بود! ایران ناسیونال هم خصوصی بود و توسط محمود خیامی تاسیس شد!
10. بورسیه، ابزار استعمار “فرانو” در تربیت مهره هایش بود!
شهید چمران از موارد استثنایی بود که بجای هضم شدن در فرهنگ غرب، بر باورهایش پابرجا ماند.
11. وامهای خارجی شاه به غربیها برای کمک به خروج آنها از بحران مالی و جلب نظرشان بود! پرداخت این وامها از ثروت ملت ایران، افتخاری نداشت و تنها خسارتی برای ملت بود!
12. خلعتبری وزیر امور خارجه و دکتر اعتماد رئیس سازمان انرژی اتمی بود!
آمریکا در رقابت با شوروی ادعای حمایت هسته ای از ایران کرد، اما تنها یک راکتور تحقیقاتی، چند کیلو سوخت و قرارداد چرخه سوخت ده ساله نصیب ایران شد!
13. فقط سفرهای سیاحتی نیاز به ویزا نداشتند، نه اقامت! آمار ۷۲ کشور فقط یک ادعاست! سفر آزاد، کمترین غرامت غرب بابت غارت ایران، و وسیله جذب دارایی های ایرانیان و تاثیر گذاری فرهنگی بر آنها بود!
14. بحران و افزایش قیمت نفت از ۳ به ۱۲ دلار در سال ۱۳۵۲ در اثر افزایش قیمت جهانی نفت بدلیل تحریم کشورهای عربی در پاسخ به دخالت آمریکا در جنگ سوریه و مصر با اسرائیل رخ داد و به شاه که متحد آمریکا و اسرائیل بود ارتباط نداشت!
15. در هیچ کشور دیگری حتی به عکس سران ابرقدرتها هم احترام نظامی داده نمی شد، چه رسد به شاه ایران! شاه با شوروی قطع ارتباط نکرد و سلطنت تزارهای روس در ۱۹۱۷ با انقلاب بلشویکی به پایان رسیده بود! تعیین وقت ملاقات ۴ماهه برای اعراب ناشی از تخیل و نژادپرستی نویسنده است!
حق جو وحق طلب باشیم
مدیر گروه پاسخگویی:فرزاد نجفی
?متن شبهه:
هیچوقت سعی نکردم ملتم را فریب دهم یا به آنها دروغ بگویم.یا به بهانه مصلحت حقیقت و واقعیت موضوعات و وقایع را از آنها دریغ کنم .دنبال روش های عوام گرایانه جهت نشان دادن خودم با نقاط قوت و یا خدمتی که میهنم میکردم نبودم.شاید مهمترین فرق من با دیگر رهبران ملل جهان این خصلت بود….
آخرین مصاحبه محمد رضا شاه پهلوی آریامهر
مصاحبه:دیوید فراست
?پاسخ شبهه:
1- محمدرضا پهلوی در مواجهه با ملت ایران و دول خارجی رفتاری متفاوتی داشت. وی هرچقدر درمقابل دول استکباری با نرمی عمل میکرد به همان اندازه ملت خودش را تحقیر میکرد.
? @GhararGahShayeat
.
2- آنتونی _پارسونز سفیر انگلیس در ایران، به سبب همین تناقضهای رفتاری، محمدرضا را مجموعهای از تضادها میداند. وی درمورد رفتار دوگانه محمدرضا پهلوی در مواجهه با دول استکباری و ملت ایران میگوید:
“از هویدا پرسیدم چرا شاه نسبت به صحبت با مردمی كه سعی میكنند با او گفتگو كنند پاسخ مثبتی نمیدهد؟ او با اجبار مردم به سكوت و رقم زدن حادثه شومی نظیر تیر اندازی قم، امیدوار است كه به چه چیزی برسد؟ اوضاع در نظر او تا چه حد ناگوار است؟ هیچگاه پاسخ هویدا را فراموش نخواهم کرد. او گفت: خب تونی، تو تعریف اعلیحضرت از گفتگو را می دانی، از نظر او گفتگو یعنی من صحبت میكنم، شما گوش كنید!!!” |
3- همچنین درموارد متعددی محمدرضا پهلوی مردم را تحقیر کرده آنان را با عناوینی چون عوام، نفهم، گوسفند و… خطاب میكرد.
برای نمونه شاه میگفت: این مردم قادر به انجام هیچ چیز نیستند؛ مثل گوسفندان می مانند!
( کتاب دخترم فرح ،نویسنده فریده دیبا، انتشارات به آفرین، ص 338)
.? @GhararGahShayeat
4- با همه توهینهایی كه شاه در مواجهه با مردم داشت، در مقابل مقامات و سفرای دول استکباری بسیار آرام و دست به سینه عمل میكرد.
در این رابطه ویلیام_سولیوان درمورد اولین دیدار خود با شاه میگوید: او خیلی آرام بود و به نرمی سخن میگفت.
جهت اطلاع بیشتر از وضعیت در دوران پهلوی میتوانید به لینکهای زیر مراجعه کنید:
@GhararGahShayeat.
https://goo.gl/ePRqbE
?منبع: شوکران با اضافات
مدیر گروه پاسخگویی:فرزاد نجفی