موضوع: "احکام دین"
شبهه:
حجاب جهل و خرافه است !!
پاسخ:
درابتدابایدگفت:آدم های متعصب چشم بسته سخن میگویند.
برخی ها آزادی را با بی بند و باری یکی میدانند و به این هم افتخار میکنند و متوجه نیستند دارند کاری خلاف انسانیت انجام میدهند و عقاید انسانی را به سخره میگیرند.
اسلام حجاب را واجب کرده و برای وجوبش هم دلایل علمی زیادی دارد و اسلام هم حجاب رر مانع پیشرفت علمی نمیداند که ایجاد جهل کند.
امر به معروف هم به این معنی نیست که دعوت به جهل بشه بلکه به معنی نجات انسانهاست.
کسانی که محبتی نسبت به خلق تو دلشون باشه تمام تلاششون رو برای خلق میکنند.
مثلا کسیکه تو آب غرق میشه نباید نجاتش بدیم و بگیم این کار ما دعوت جهل هست؟؟
درحالیکه همه ی تلاشمون رو میکنیم برای نجات جون انسانهایی که تو خطر مرگ هستن شاید خودمون هم آسیب ببینیم
امر به معروف و نهی از منکر هم مثل نجات انسان هاست البته این نجات هم دنیوی هست هم اخروی
ازطرفی تمامی کسانیکه تصویرشون به عنوان شحصیت های علمی معرفی شدن هم ظاهرشون هزار قلم آرایش نداره
ولی خواسته ی خیلی ها پس از بی حجابی، بی بندوباری هست و ما در حال حاضر میبینیم همچین نمونه هایی……
مدیر گروه پاسخگویی:فرزاد نجفی
سوال:
آیا پزشک به ما محرم است؟!
پاسخ:
✍️متاسفانه اعتقاد غلطی که بین بیشتر مردم وجود دارد این است که پزشک محرم است!!!افرادی که به انسان محرم هستند با جزییات در قرآن کریم آمده است و پزشک جزو محارم انسان نیست و هیچ مرجع تقلیدی در رساله اش پزشک را محرم نخوانده..
✅زن و مرد نامحرم تنها از سه راه به یکدیگر محرم می شوند که این سه راه انحصاری عبارتند از: نسب، رضاع و مصاهره. (تحریرالوسیلة 2/262)
✅نسب همان ارتباط فامیلی است که عده ای ازطریق پدر و مادر با یکدیگر نسبت فامیلی پیدا می کنند مانند برادر و خواهر یا عمه و برادر زاده و مانند آن.
✅رضاع هم محرمیت از راه شیرخوردن است. اگر زنی با شرایطی که در کتابهای فقهی آمده است نوزاد پسری را شیر دهد خود آن زن در آینده به آن پسر بچه محرم خواهد بود. (البته تعداد دیگری هم از در این بین به هم محرم می شوند که توضیحش در کتب فقهی آمده است)
✅مصاهره ارتباط فامیلی است که از طریق ازدواج به وجود می آید. مثلا داماد به مادر زن و مادر بزرگ همسر خود محرم می شود.
☑️اگر پزشک به وسیله یکی از این راهها به بیمار خود محرم است که هیچ و اگر هیچ کدام از این عناوین در مورد او صدق نمی کند به هیچ عنوان به بیمار محرم نیست و نخواهد بود؛ حتی یک لحظه.
✅درصورتی که در شهری پزشک زن وجود داشته باشد مراجعه به پزشک مرد جایز نخواهد بود….اگر پزشک زن در شهری وجود نداشت و جان زن در خطر بود میتواند به پزشک مرد مراجعه کند(این حکم همانند خوردن گوشت مردار است که اگر فردی در حال مرگ بود میتواند برای زنده ماندن از گوشت مردار استفاده تا زنده بماند) در مرحله اول مرد باید بدون نگاه زن را معاینه کند،اگر تشخیص نداد از توی آینه زن را معاینه کند و اگر نشد با چشم مستقیم و حق دست زدن هم ندارد….
⛔️چقدر تلخ است که خانمی به دندان پزشک مرد مراجعه کند و یا اینکه برای شکستگی و سوختگی و مواردی که با جسم زن مربوط است با وجود اینهمه پزشک زن به مرد مراجعه کند،و چقدر شاهد بودیم که سوء استفاده شده و …
⛔️چند حکم فقهی از مقام معظم رهبری که مشابه حکم مراجع دیگر می باشد: سوال: آیا مرد می تواند نزدپزشک زن نامحرم رود؟(با لمس بدن) |
مدیر گروه پاسخگویی: فرزاد نجفی
سوال:چرا باید تقلید کنیم؟
چرا باید از مراجع تقلید کنیم و چشم و گوش بسته هر چی گفتن عمل کنیم مگه ما عقل نداریم چرا با وجود داشتن عقل برده فکری دیگران باشیم❕
پاسخ:
انسان هنگامی که چشم به این جهان می گشاید چیزی بلد نیست ناچار باید از تجارب دیگران استفاده کند و از اندوخته های علمی افراد دیگر بهره مند شود زیرا پیمودن راه پر پیچ و خم زندگی در هر قدمی به علم و دانش شدیدا محتاج است.
?اساسا زندگی روی دو پایه محکم و اساسی استوار است یکی دانستن و دیگری به کار بستن
❗️تقلید و پیروی از افکار دیگران دارای اقسامی است؛
1- تقليد جاهل از عالم.
2- تقليد عالم از عالم.
3- تقليد عالم از جاهل.
4- تقليد جاهل از جاهل.
?روشن است از اين چهار قسم تنها قسم اوّل است كه مى تواند منطقى و ممدوح باشد.
1- تقلید جاهل از جاهل:
این قسم از تقلید علاوه بر این که انسان را به سعادت نمی رساند بلکه او را به سقوط و بدبختی می کشاند .این نوع تقلید همان تقلیدی است که در ایات قرآن از آن نهی شده است.
?زخرف 23
2- تقلید عالم از جاهل؛
روشن است که این قسم از تقلید از قسم اول بدتر و خطرناک تر است زیرا عالم باید طبق علم و دانش خود قدم بردارد تا به مسوولیت خود عمل کرده باشد نه آنکه کور کورانه از کمتر از خود تقلید کند.ب
3- تقلید عالم از عالم:
مسلما عالم در رشته ای که متخصص و صاحب نظر است نباید از همپایه خود تقلید کند بلکه باید به تشخیص خود عمل کند لذا فقها می گویند کسی که به مرحله اجتهاد رسیده است باید به اجتهاد خود عمل کند و باید استقلال فکر خود را حفظ کند.
4- تقلید جاهل از عالم:
این قسم از تقلید را منطق و عقل و فطرت ایجاب و اقتضا می کند و بر اثر همین منطق و فطرت است که ما برای ساختن عمارت به سراغ معمار و بنا و در دوختن لباس به سراغ خیاط و هنگام بیماری به دنبال طبیب میرویم .عقل و فطرت ما را در هر رشته ای به کارشناس و متخصص آن رشته ارجاع می دهد.
? اصولا محور زندگى انسان ها را در مسائل تخصّصى اين گونه پيروى هاى عاقلانه و منطقى تشكيل مى دهد. اين مساله یعنی رجوع جاهل به عالم و رجوع غیرمتخصص به متخصص، اصلى عقلایی است.
? اصولا محور زندگى انسان ها را در مسایل تخصّصى این گونه پیروى هاى عاقلانه و منطقى تشکیل مى دهد.
? زیرا مسلّم است هیچ کس هر چند بزرگترین نابغه جهان باشد نمى تواند در همه چیز صاحب تخصّص شود. مخصوصاً در عصر و زمانى که رشته هاى تخصّصى آن قدر گسترش پیدا کرده که تنها در رشته طب مثلا صدها گونه تخصّص وجود دارد که عادتاً محال است یک فرد در تمام رشته هاى همین یک فن متخصّص شود تا چه رسد به فنون دیگر.
?با این حال هرکس در رشته اى متخصّص است به اجتهاد خود در آن رشته عمل مى کند و آنها که در آن رشته مجتهد و صاحب نظر نیستند راهى جز این ندارند که به صاحب نظران و متخصّصان آن فن مراجعه کنند.
?یک مهندس ساختمان اگر بیمار شود به طبیب مراجعه مى کند، و اگر آن طبیب بخواهد ساختمانى بسازد از این مهندس دستور مى گیرد؛ یعنى هر کدام در یک رشته مجتهد و در رشته اى دیگر مقلّد هستند، و این اصلى است عقلایى رجوع جاهل به عالم، و غیر مجتهد به مجتهد، یا غیر متخصص به متخصص که همیشه در میان انسان ها بوده و هست، و اصولا چرخ هاى زندگى بشر بدون آن گردش نمى کند.
همین منطق است که در تعلیمات دینی و قوانین الهی مردم را به فقها که در تشخیص احکام الهی مهارت دارند وادار می کنند .فقهایی که سالیان دراز با استعداد سرشار خود در راه علم و دانش قدم برداشته تا به مقام شامخ اجتهاد رسیده اند یعنی قوانین الهی را می توانند از مدارک اصلی آن استخراج و استنباط نمایند و در دسترس مردم بگذارند.
?امام عسکری فرمود:
« هر یک از فقهای شیعه که خود نگه دار باشد و از دینش محافظت کند و با هوای نفسش مخالفت کند و مطیع امر خداوند باشد بر مردم واجب است که از او تقلید کنند»
?وسائل الشیعه ج27 ص131
فقهایی که رهبران و راهنمایان دینی مردم می باشند و از طرف امامان این منصب بزرگ به آنها اعطا شده است تا افراد را در تمام شوون دینی به راه سعادت رهبری کنند.
? از آنچه گفتیم فلسفه تقلید افراد غیر فقیه در مسایل فقهى از مجتهدان و فقهاى آگاه کاملا روشن شد؛ و شبیه آن در تمام رشته هاى علمى رواج دارد، و از آن جا که فقه اسلامى به قدرى گسترده است که هرکس بخواهد در آن صاحب نظر شود باید تمام عمر خود را وقف تحصیل و تحقیق در این رشته کند و این امر براى همه مردم امکان پذیر نیست، ناچار باید گروهى به این رشته پردازند، و افراد دیگر در مسایل فقهى از آنها پیروى کنند؛ ولى در اصول اسلام(اصول دین) که همه به فراخور حال خویش قادر بر تحقیق در آن هستند تقلیدجایز نیست.
?پیام قرآن ج1 ص337